خدای نویسندگان

پرسش: آقای فاکنر... آیا هیچ نویسنده موفقی احتمالا بی آن که خدا را پیدا کند وجود داشته؟

پاسخ: گمان نمی‌کنم. به نظر من هیچ نوشته‌ای بی‌مفهوم خدا چندان موفق نخواهد بود، می‌توانید با هر اسمی که می‌خواهید خدا را بنامید.

یاد نوشته‌های ژان پل سارتر می‌افتم که به معنای واقعی کلمه نوشته‌هایش خوب بود، اما چیزی کم داشت.

به نظر من فرق کامو و سارتر، فرق سارتر و پروست، فرق سارتر و استاندال همین است. سارتر خدا را منکر شده است.

همینگوی سال‌ها خدا را انکار نمی‌کرد اما بر اساس این فرض عمل می‌کرد که ضروری نیست، و خدا شاید خوب باشد اما بهتر است خدا مرا به حال خودم بگذارد.

آدم‌های همینگوی در خلأ عمل می‌کردند تا آخرین کتابش.

در آخرین کتابش، خدا ماهی بزرگ را آفرید، پیرمرد را آفرید که باید ماهی را صید می‌کرد، خدا کوسه را آفرید که باید ماهی را می‌خورد، و خدا همه‌شان را دوست داشت.

.. و به نظر من کار همینگوی بهتر خواهد شد، به نظرم کامو بهتر خواهد شد، اما به گمانم سارتر بهتر نخواهد شد.