علويان بر تخت حکومت

همه با هم سرود خواندند

همه با هم تور را از آب بيرون کشيدند

همه با هم آهن را همچون تور (دانتل) ساختند

همه با هم خاک را شخم زدند

انجيرهای همانندِ عسل را با هم خوردند

...  جلاد ساطورش را زد

گردن‌ها همانند انار دو شقه شد

همانند سيب‌هايی که از هر شاخه سبز می‌افتند

سرها در کنار هم افتادند

اين بخشی از سروده ناظم حکمت شاعر ترک‌زبان در رثای شيخ بدرالدين، پسرعموی سلطان علاءالدين سلجوقی و قاضی شهر سماونه آناتولی است؛ جايی که پيوندگاه تمامی سنت‌ها و عرف‌های فرهنگی و دينی ايران، بيزانس، مغول و غيره و محل زندگی گروه‌های اجتماعی حاشيه‌ای بود. هر چند او را گاه بی‌دين و گاه مدعی پيامبری و گاه در سودای پادشاهی دانسته‌اند، اما به نوشته محرّم اوچان در کتاب دولت‌های علوی، چه بسا اوضاع نابسامان آناتولی و فروپاشی اخلاقی جامعه، زمينه را برای حضور شخصی دانشمند و متفکر چون بدرالدين فراهم کرده باشد؛ کسی که در سير و سلوک صوفيانه خود بر خلاف مولانا، نه از راه عشق، بلکه از طريق عقل به منزلگاه وصل می‌شد و بيش از ايمان از عقل بهره می‌برد.

بدرالدين همان است که در حضور تيمور با عالمان سنی بحث کرد، و چون پيروز شد، تغييرات گسترده‌ای در روحيات و اعتقادات تيمور پديد آمد و از آن پس به کسانی که خود را سيّد و طرفدار اهل بيت می‌خواندند، قطعاً آسيبی نمی‌رساند و پس از شکست سلطان بايزيد ايلدرم عثمانی، ازمير را به اميرنشين علوی آيدين اوغلو باز گرداند و اجازه داد تا موسی چلبی نزديک به علويان به جای سلطان بايزيد روی کار بيايد.

کتاب دولت‌های علوی نوشته محرم اوچان با ترجمه حسن صادقيان و يدالله بهجتی، پژوهشی برجسته پيرامون شصت دولتی است که با شعار پيروی از اهل بيت پيامبر عليهم‌السلام بر آمده‌اند. تحقيق وی از بررسی کوتاه حکومت‌های امام علی(ع) و امام حسن(ع) و مختار ثقفی شروع می‌شود، در فصل دوم به دولت‌های نوادگان امام حسن(ع) می‌پردازد و در آن ادريسيان مراکش، علويان طبرستان، و حموديان اندلس را معرفی کند، در فصل بعد به قوامی‌‌های طبرستان يعنی نوادگان امام حسين(ع) می‌رسد. پس از آن يک‌يک دولت‌های دوازده امامی را در نقاط مختلف آفريقا و خاورميانه و آسيا، از دلفيان تا جمهوری اسلامی ايران، نام می‌برد و آخرين فصل کتابش را به دولت‌های فاطمی يا اسماعيليان اختصاص می‌دهد.

او به‌عمد از برشمردن دولت‌های زيديان پرهيز می‌کند؛ زيرا بر اين باور است که زيد بن علی هرگز خود را امام نخواند، بلکه پيروانش را به فقه برادرزاده‌اش جعفر بن محمد (امام صادق عليه‌السلام) ارجاع داد، اما يارانش از آن پس، تابع فقه حنفی شدند.

 گاهشمار دولت‌های علوی که در پايان کتاب آمده، نمودار دقيقی از حضور علويان در عرصه حکومت از سال ۶۵۶ ميلادی تا کنون را نشان می‌دهد.