کلاغ هم گريست

 

جسد آن مرد کماکان همان جا بود و خون از همه جای بدنش جاری بود.

وقتی از مسجد بيرون می‌آمدم کلاغ را ديدم که بر بالای سرش نشسته بود و قارقار می‌کرد.

گمان نمی‌کنم اين صحنه از ياد هيچ کس برود.

کلاغ داشت گريه می‌کرد.

 ايزدی‌ها آن گونه که خود می‌گويند، در تاريخ آيينی‌شان هفتاد و چهار قتل عام بزرگ را شاهد بوده‌اند، اما نسل‌کشی سال 2014 در شهر سِنِجار عراق که به دست داعش انجام شد، از اين جهت بی‌نظير است که تبهکاران آغازين سال‌های قرن بيست و يکم، پديده بردگی جنسی و حراج کنيزان را نيز به ديگر جنايات خود افروده‌اند.

رمان باکره سنجار به قلم وارد بدر السالم نويسنده عراقی و ترجمه روان ياسين عبدی، روايتی دردناک از پاکسازی دينی و قومی ايزديانی است که با يورش داعش، به کوهستان‌ باستانی و مقدس خود در پيرامون شهر پناه بردند و با ده روز ماندن در محاصره کامل، بيش از هفت ‌هزار کشته دادند و مهاجمان پنج ‌هزار نفر تن از دخترانشان را به بردگی بردند.

به گزارش رمان، «هر يک از داعشی‌ها چند کنيز سنجاری يا مسيحی پيش خود دارد. زنان و دخترانی که زنده مانده‌اند ميان اميران و جنگجويان تقسيم شده‌اند. داوطلبان عمليات‌های انتحاری هم سهم خاص خود را از زنان و دختران کنيز دارند. هر يک از آنها می‌تواند کنيز خود را به ديگران بفروشد يا آن را به هر که بخواهد، ببخشد. قيمت کنيزها بر اساس سن‌شان تعيين می‌شود؛ آری، بر اساس سن‌شان. دوشيزه و باکره‌ها را با قيمت بيشتری می‌فروشند».

پيش‌تر با معرفی کتاب «دين ملک طاووس؛ يزيدی‌ها و جهان معنوی آنها» از آيين موسوم به ايزدی سخن گفته بوديم، برای آشنایی با پيشينه و راه و رسم به اينجا مراجعه کنيد.